
"و لا تبرجن تبرج الجاهلية... احزاب 33"
و به همسرانت بگو خود را چنان زنان جاهل نيارايند

دختربا نازبه خداگفت
چطور زیبا می آفرینی ام و انتظار داری خود را برای همگان زیباییم نباشد؟؟؟
خدا گفت:زیبای من!تو را فقط برای خودم آفریدم
دخترك،پشت چشمی نازك كرد و گفت:خدا كه بخل نمی ورزد،بگذار آزاد باشم
*خدا چادر را به دخترك هدیه داد*
دخترك با بغض گفت:با این؟اینطور كه محدودترم.
اصلا می خواهی زندانی ام كنی؟یعنی اسیر این چادر مشكی شوم ؟؟؟؟
.
خدا قاطع جواب داد:بدون چادر،اسیر نگاه های آلوده خواهی شد...
هر چیز قیمتی را كه در دسترس همه نمی گذارند.تو جواهری
دخترك با غم گفت:آخر...آخر،آنوقت دیگر كسی مرا دوست نخواهد داشت.
نه نگاهی به سمت من خواهد آمد و نه كسی به من توجه میكند
خدا عاشقانه جواب داد:من خریدار توام
!
منم كه زود راضی می شوم و نامم سریع الرضاست
.
آدمیانند و هزاران نوع سلیقه.هرطور كه بپوشی و بیارایی،
باز هم از تو راضی نمی شوند.
!
اصلا مگر تو فقیر نگاه مردمی؟آن نگاه ها مصدومت میكند
دخترك آرزویش را به خدا گفته بود
و می خواست چونان فرشته ای محبوب جلوه كند
...
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .